بسم الله الرحمن الرحیم
اومدم که دوباره بنویسم . خداوندا می دونم که تو هیچ وقت تو مشکلا منو تنها نمی ذاری . پس اگه نتونستم بنویسم . منو رو دوشت بذار و بجای من بنویس ...
خواب دیدم بر روی شنها راه می روم ٬
همراه با خود خداوند.
و بر روی پرده شب ٬
تمام روزهای زندگیم را ٬ مانند فیلم می دیدم .
همان طور که به گذشته ام نگاه می کردم ٬
روز به روز از زندگی را ٬
دو رد پا بر روی پرده ظاهر شد ٬
یکی مال من یکی از آن خداوند.
راه ادامه یافت تا تمام روزهای تخصیص یافته خاتمه یافت.
آنگاه ایستادم و به عقب نگاه کردم .
در بعضی جاها فقط یک رد پا وجود داشت ...
اتفاقا ٬ آن محلها مطابق با سخت ترین روزهای زندگیم بود ٬
روزهایی با بزرگترین رنج ها ٬ ترس ها ٬ دردها ٬ و ...
آنگاه از او پرسیدم :
خداوندا ! تو به من گفتی که در تمام ایام زندگیم با من خواهی بود
و من پذیرفتم که با تو زندگی کنم .
خواهش می کنم به من بگو چرا در آن لحظات درد آور مرا تنها گذاشتی ؟
خداوند پاسخ داد :
فرزندم ترا دوست دارم و به تو گفتم که در تمام سفرها با تو خواهم بود.
من هرگز تورا تنها نخواهم گذاشت ٬
نه حتی برای لحظه ای ٬
و من چنین نکردم .
هنگامی که در آن روزها یک رد پا بر روی شن دیدی ٬
من بودم که تو را به دوش کشیده بودم .
سلام متن جالبی بود . شما که اینقدر فهمیده هستید انجام دادن بعضی کارها ازتون بعید. بیشتر از اینا ازتون انتظار داشتیم. دلم برات تنگ شده.
مواظب خودت باش. یک خورده هم به فکر من باش. مرسی که بالا خره اپدیت کردی.
من نمی دونم منظور شما دوست عزیز در رابطه با « بعضی کار ها ازتون بعید » چیه . اگه لطف کنید و جوابمو بدین ممنون می شم .
سلام جالب بود موفق با شی
بیا پیشه ما
بد نبود ولی زیاد واقعی نبود یه نگاهی به دورو برت بنداز ببین چقدر رپای خاتو توش می بینی واقعا اگه کار خداست چه خدایه بدی . ولی نیست این ردپای بشر که اینقدر نیارو به گند کشیده . با خدایه درونت زندگی کن نه با خدایه آسمونا
خوشحال می شم بازم به کارای من سر بزنی
یا هو